مطالب گوناگون و یاد داشت های احمد بلال

زمانی بود که یک موضوع را در موتور های جستجوگر جستجو میکردم اما نمی یافتم. به همین خاطر خواستم یک ویبلاک پر محتوا و خوب بنویسم

مطالب گوناگون و یاد داشت های احمد بلال

زمانی بود که یک موضوع را در موتور های جستجوگر جستجو میکردم اما نمی یافتم. به همین خاطر خواستم یک ویبلاک پر محتوا و خوب بنویسم

زیبایی شناختی زبان:

علم بدیع:-

بدیع در لغت به معنی نو و تازه است و در اصطلاح ادبی علم زیبا شناسی کلام را گویند، واضع کننده این علم عبداله بن معتز است

که در ابتدا 13 صنعت بدبعی را وضع کرد و بعد از آن شاعران و دانشمندان در این علم پژوهشی و تحقیقات کردند که تا امروز 380 صنعت را در پی میگیرد تا قرن 7 علم معانی ، بیان و بدیع تحت عنوان اضافات بدیعی تحت مطالعه قرار گرفت و در قرن 7 اولین کسی که این علوم را عنوان جدا گانه یا رده بندی کرد سکاکی است. صنایع بدیعی اختیاری است خبری نیست . تشبیه ، کنایه و استعاره مختص است و صنایع بدیعی مختص نیست. بدون نقطه شعر از جمله صنایع که بیشترین کاربرد و نقش در زیبایی کلام در میابد.

 صنایع بدیعی به سه دسته تقسیم شده است که عبارت اند از صنایع لفظی، صنایع معنوی، صنایع لفظی و معنوی

فنون را صنایع لفظی می گویند که موسیقایی کلام بر لفظ باشد گرچه بر معنی نیز ارتباط میگیرد اما در قدم اول لفظ معتبر تر از معنی است.

صنایع معنوی فنونی است که موسیقایی کلام بر معنی باشد نه بر لفظ گیرد لفظ نیز نقش در صنایع  معنوی دارد مگر در ردۀ دوم قرار میگیرد.

صنایع لفظی و معنوی آن است یا مجموعه فنونی است که هم لفظ و معنی هر دو با هم یکسان در زیبایی کلام نقشی دارند.

صنایع لفظی

1-جناس یا تجنیس

جناس و تجنیس آن است که کلمات هماهنگ باشد یعنی از یک جنس باشد ولی معنی متفاوت

فرق با ایهام این است که کلمه در ایهام دو معنی داشته یکی فریب و دیگر بعید

9 نوع جناس مطالعه میگردد.

جناس تام

جناس تام آن است که کلمات همجنس مشابه همدیگر باشد و در بس آن هیچ گونه تغییری رخ نداده باشد اما این کلمات متجانس از لحاظ معنی با هم متفاوت یعنی در یک معنی نباشد و پر کاربردترین جناسی است که شاعران به کار برده اند.

شرینتر از آنی به شکر خنده که گویم

جناس ناقص

آن است که کلمات متجانس در حرکت با هم متفاوت باشد .

در زمستان بستان زی خوش بامستان

داد بستان را از عارض ببامی بستان

جناس زاید

آن است که در کلمات متجانس حرفی در اول یا وسط یا آخر اضافه باشد. حرفی که در اول اضافه باشد آن را مزید گویند.

جناس مرکب:

که از یک کلمه متجانس بسط و مرکب تشکیل شده باشد و این لحاظ شکل به دو نوع است مفروق و مقرون

جناس مقرون

آن است که هم در گفتار و نوشتار یکسان باشد.

جناس مفروق

آن است که در گفتار یکی ولی در نوشتار متفاوت باشد.

جناس مرفوع

جناس مرفوع در بعضی از کتب علم بدیع بخاطر تحت عنوان جداگانه آمده است که در کلمات مرکب و یا بسیط متجانس کلمات هم در گفتار و هم در نوشتار تفاوت وجود دارد . و صرفا ًبا گرفتن یک حرف ما بعد کلمه متجانس جناس مرفوع را تشکیل میدهد.

جناس ملفق

جناسی از خاندان جناس مرکب است و این جناس را تنها در صناعات ادبی استاد جلال الدین همایی اشاره شده است و در بسیاری از کتوب علم بدیع بحث شده ولی چون از شاخه جناس مرکب است و کلمات مرکب در شعر تکرار شود جناس ملفق را تشکیل میدهد.

جناس مطرف

بحث جناس مطرف و زاید در کتوب علم بدیع در بین دانشمندان علم بدیع اختلاف نظر است . در بسا از کتوب علم بدیع هرگاه حرفی در اول کلمه متجانس اضافه باشد آنرا مطرف خوانده اند.

و در بسا از کتوب علم بدیع گفته اند که هر گاه در آخر یک کلمه متجانس بشتر از یک یا دو حرف اضافه بیاید آنرا مطرف گویند بنا به تحقیقات جدید در مورد جناس زاید و مطرف دانشمندان به این نظر رسیدند هر گاه حرفی در اول وسط یا آخر یک حرف باشد یا اضافتر از یک حرف آنرا جناس زاید گویند . حرف زاید در کلمات متجانس وجود ندارد بلکه با تفسیری در حروف کلمات متجانس دیده شود اگر کلمات متجانس در حرف اول تفسیر باشد آنرا مطرف اول اگر وسط باشد مطرف دوم و اگر آخیر باشد مطرف اخیر گویند.

جناس خطی

جناس خطی آنست که کلمات متجانس از لحاظ شکل هم سان و لی از لحاظ نقطه گذاری شکل تلفظ از هم فرق کند.

جناس مکرر

آنست که کلمات متجانس با هم تکرار بیاید و یکی از شرط های اساسی این جناس آن است که کلمات تکرار شده در اخیر یکسان باشد.

لاحق یا مطرف

حرفی که در وسط کلمات متجانس تفاوت کند آنرا جناس مطرف وسط گویند.

جناس ترصیح

ترصیح جناسی است که کلمات دارایی یک وزن و قافیه باشد اما کلمات متجانس آن را در دو معنی به کار گرفته شود کلماتی که در روی یکی باشد آنرا ترصیع و کلمات هم شکل که در این چنین جناس میایید دارای دو معنی باشد آنرا جناس گویند این نوع جناس بسیار کم کار بر دارد.

جناس قلب

قلب آن است که کلمات در آن وارونه گردد گرچه این صنعت تحت خانواده جناس نیز آمده است اما نظر به خصوصیاتی که این صنعت دارد آنرا تحت عنوان جداگانه تحت مطالعه قرار میدهد. صرف یکی نوعی قلب تحت عنوان جناس قلب است چون قلب دارای چهار شاخه می باشد. 1- قلب کل 2-قلب بعض 3-قلب مجنح

اما در اکثر کتوب سه نوع آن بیشتر مروج است قلب مجنح در بسیار از کتب از آن یادی نکرده اند ولی تفاوت بین بعض و مجنح در آن است که قلب بعض می تواند در یک مصرع الی دو میاید اما مجنح در یک جناحی بیت قرار میگیرد.

و دو شکل دارد یکی مکمل وارونه و نوع دیگر مصرع به مصرع

سجع:

 در لغت به معنای آواز کبوتر را گویند و در اصطلاح ادبی آنست که حرف اخیر کلمه ها یکسان باشد. سجع را در نثر بیشتر کاربرد دارد اما در نظم نیز کاربرد سجع دیده شده است. اگر ما تحقیقات به موضوعات نثری بکنیم کلمات هماهنگ پیدا کنیم سجع و اگر در نظم پیدا کنیم تسمیط می نامیم. همچنان کلمات چون قافیه است وقتی که در نثر تحقیقات میکنیم کلمات هم قافیه که در نثر وجود دارد و از لحاظ حرف روی یکی باشند آنرا سجع گویند یکی از مشخصه سجع یکسان بودند قافیه بودن کلمات مهم است. نظر به کار برد سجع به سه نوع تقسیم می شود.

1- سجع متوازی 2-سجع مطرف 3-سجع متواره

تسمیط

درلغت به معنای دانه قیمتی یا به جواهر کشیدن است اما در اصطلاح ادبی آن است که کلمات همقافیه هم از لحاظ وزن و کلمات روی یکی باشد از این که کلمات هم قافیه با اصل قافیه ابیات فرق داشته باشد. تسمیط سه گونه است 1- دوگانه 2-سه گانه 3- چهار گانه

تسمیط دوگانه

آن است که دو کلمه هم وزن و هم قافیه شده جدا از قافیه اصلی بیاید آنرا تسمیط دوگانه گوید.

تسمیط سه گانه

آن است که کلمات هم وزن و هم قافیه سه کلمه و هم قافیه بیرون از قافیه اصلی در شعر بیاید.

تسمیط چهار گانه

آن است که بدون قافیه اصلی 3 قافیه دیگر نیز در بیت بیاید که با قافیه اصلی مطابقت داشته باشد.

تشطیر:

از جمله صنایع لفظی علم بدیع که از خانواده تسمیط جدا شده و تفاوتی که با تسمیط دارد آن است که 4 قافیه هم قافیه با قافیه

ترصیح :

در لغت به جواهر کشاندن است اما به اصطلاح ادبی به صنعتی که کلماتی که یک بیت دارای سجع متوازی میاید.

موازینه

آن است که کلمات مسجع از لحاظ حرف روی مختلفه ولی در وزن یکسان باشد .

تضمین المذوج

تضمین المذدوج نیز از جمله خانواده سجع است ولی کلماتی هم قافیه که در این نوع صنعت قابل تفکیک است یگانه خصلت این است که کلمات سجع شده پهلو در پهلو است.

عکس التبدیل:

از جمله صنایع لفظی معنوی است که شاعر جمله یی را ذکر نموده و عکس آن را در مصرعی دوم ذکر نماید یعنی جای را تغیر دهد.

توشیح :

از جمله صنایع لفظی علم بدیع است که صنعت طوری است که شاعران در هنگام خسته گی برای رفع خسته گی شان که یک یک حر ف از هر مصرع شعر می گفتند تا نام جای ، مکان که از چهار حرف رباعی پیدا می شود توشح میباشد. توشح در رباعیات دیده میشود.

اشتقاق:

آن است که کلماتی که در یک بیت می آید از یک ریشه گرفته شده باشد اما بعضی از علماء این صنعت را یک شاخه دیگر در خانواده جناس افزوده اند که جناس اشتقاق نامیدند اما جناس اشتقاق با اشتقاق فرق می کند جناس اشتقاق که آنرا شبه اشتقاق نیز میگویند.

    

حسن تعلیل :

هرگاه شاعر یا نویسنده برای واقعیتی نه دلیل علمی و عقلی، بلکه دلیلی تخّیلی و ادیبانه و زیبا ارائه دهد.


اغراق (مبالغه ،غلو) :

هنگامی است که شاعر یا نویسنده ای صفتی را در فرد یا پدیده ای  برجسته کند که مطابق عرف و عادت جاری پذیرفته نیست و درعالم واقع امکان دست یابی  به آن صفت وجود ندارد. مانند:

بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران /  کز سنگ ناله خیزد وقت وداع یاران
مانند ابر بهار گریستن و گریه ی درد آلودی که حتا سنگ را هم به ناله وا می دارد، بیانی آمیخته به اغراق است
هر شبنمی در این ره، صد بحرآتشین است /  دردا که این معما شرح و بیان ندارد
قطره ی ناچیز شبنم را در راه عشق صد دریای آتشین تصّور کردن بیانی اغراق آمیز است .

تضاد ( طباق )

هرگاه دو واژه با معنای متضاد دریک بیت یا عبارت به کار رود آرایه ی تضاد پدید می آید.


تناقص  (پارادوکس )

اگر دو مفهوم متضاد را به هم  نسبت دهیم یا آن  دو را با هم جمع کنیم،  آرایه ی تناقص شکل می گیرد. آشتی دادن دو متناقص  را پارادوکس (متناقض نما) گویند.


مراعات نظیر  (تناسب ) :

 از متداول ترین آرایه های ادبی در ادبیات کلاسیک و معاصربه شمارمی آید و آن عبارت است از آوردن دو یا چند واژه در یک بیت یا عبارت  که در خارج  از آن  بیت نیز رابطه ای خاص میان آن ها برقرار باشد.


ایهام :

یا تورایه به معنی به شک انداختن است و دراصطلاح ادبی ، به کاربردن واژه یا ترکیبی دردو معنی نزدیک و دور به ذهن است و هر کدام از آن دو معنی را بتوان از آن  برداشت کرد. ایهام هنری ترین آرایه ی معنوی است و استاد مسلم آن حافظ است.

ایهام تناسب :

باتوجه به توضیح آرایه ی ایهام ، هر واژه در سخن، هنگامی  دارای ایهام تناسب است که تنها یکی از معانی آن را بتوان درجمله جای گذاری کرد و معنای دیگر آن اگر چه  به دلیل تناسب و قرینه ای که درکلام دارد به ذهن خطور می کند ولی نمی توان آن رادرجمله جای گذاری نمود.

نظرات 1 + ارسال نظر
فاطمه 1393/10/10 ساعت 06:24 ب.ظ

مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد