انقلاب کبیر فرانسه

در زمان سلطنت لویی چهاردهم ، لویی پانزدهم و پس از لویی شانزدهم ، بواسطه قدرت طلبی لویی چهاردهم و جنگهای مختلف فرانسه دچار ورشکستگی شده بود . همچنین بر اثر بی پروایی دولت و ماری آنتوانت ملکه فرانسه ، اغلب مردم دچار فقر و تنگدستی شده بودند. پادشاه هم تحت نفوذ نزدیکان سبکسر خود بود. این اوضاع آتش انقلاب را بر انگیخت و مردم فرانسه که از بار فشار به تنگ آمده بودند شورشی در پاریس ایجاد کردند . و به جاده ها و خیابان های شهر ریختند و به زندان باستیل حمله کردند( 1789 تا 1815 میلادی) . روستائیان به سوزاندن کاخها و آزار مالکین خود پرداختند.


در چنین موقعیتی میرآبو ریس غیر رسمی مجلس ملی کوشید تا آتش انقلاب را فرونشاند ولی او هم موفق نشد، محاکمه شاه و ملکه بجرم خیانت آغاز شد. لوئی شانزدهم و ملکه محکوم و اعدام گردیدند . (جون 1793) . در این زمان روبسپیر از نماینده گان مجلس کنوانسیون او و دستیارانش را دستگیر و با گیوتن اعدام گردند. مجلس کنوانسیون قوه مجریه را به یک هیئت پنج نفری (دیراکتوار) سپرد . مردم ناراضی ، برضد دیرکتوار شورش بپا کردند، لیکن این شورش توسط ناپلیئون بناپارت ژنرال 26 ساله فرانسوی فرونشانده شد و اولین جمهوری فرانسه تشکیل گردید.

 

اگر ما به علل این انقلاب بزرگ متوجه شویم در میابیم که بشر سه دوره را از لحاظ حقوقی طی نموده اند که عبارت اند از عکس العمل خصوصی، عکس العمل عمومی و عکس العمل حقوقی میباشد.

 

در عکس العمل خصوصی دو قاعده ابتدایی در بین جوامع اولی بوجود میاید که یکی قاعده تایرون و دیگری قاعده کامپوزیشن میباشد که تحولی خوبی را نسبت به سابق آن وقت به وجود آورد.

 

دوره دوم ، دوره عکس العمل اجتماعی میباشد که قاضی یا شخصی که در راس قضاوت قرار دارد شخص حاکم یا به عباره دیگر شاه میباشد. شاه شخصی بود که میتوانست هر نوع قانونی را به وجود آورد و تطبیق نماید که این قضه با عث انتقاد دانشمندان در ادوار  مختلف شد.

 

منتسیکو با انتشار روح القوانین سال 1748 میلادی که یک واقعه مهم در تاریخ افکار سیاسی بوده است درین کتاب منتسیکو اصل وجود حقوق طبیعی را تایید میکند به گفته عالم مذکور (روابط لازمی است که طبیعت امور ناشی میشود و عدالت قبل از هر حادثه وجود داشته است) و یک فصل از کتاب خود را به قوانین مدنی که مخالف قوانین طبیعی میباشد اختصاص میدهد و برتری قوانین طبیعی را می پذیرد.

 

ژان ژاک روسو 1712-1778 میلادی در بیان نظریه خود در باره قانون مدافع این طرز تفکر است که بشر آزاد متولد شده است لیکن برای حفظ حالت طبیعی و جلوگیری از تسلط قوی بر ضعیف افراد به انعقاد قرار داد اجتماعی مبادرت نموده اند افکار و عقاید منتسیکو و روسو بطور کلی فلسفه لیبرالیسم قرن 18 هم را در آماده ساختن روح افراد برای انقلاب 1789 میلادی اعلامیه که ماده مهم آن ( افراد بشر آزاد متولد میشوند، آزاد باقی میمانند و از نظر حقوق مساوی میباشند.) طبق ماده دوم اعلامیه ( هدف هر اجتماع سیاسی، حفظ حقوق طبیعی و غیر قابل مرور زمان بشر است و این حقوق عبارت است از آزادی مالکیت ، امنیت ، مقاومت در برابر ستم) این بود مختصر از نظریات و تیوری های که باعث  تکمیل شدن آن با نتیجه بزرگ جهانی انقلاب کبیر فرانسه میباشد.

 

منابع و ماخذ:

 

1-     علمی ، محمود، دایره المعارف جوان ،ص 335

2-     رضایی ، استاد عارف ، مبادی حقوق، ص 12