ویژگیهای ویراستاران خوب

ویژگیهای ویراستاران خوب[1]

اگر تصور می کنید که با خواندن چند کتاب یا گذراندن یک دروه آموزش روزنامه نگاری، و یا هر دو، خواهید توانست خزف را چون لعل بنمایید، سخت در اشتباهید. این شعبده از عهده ویرایش بر نمی آید. در بهترین حالت، تنها خواهید توانست متنی ضعیف را چنان رنگ آمیزی کنید که ظاهری آراسته پیدا کند. شما باید قبل از نشستن پشت میز خبر، این اختلاف را کاملاً تمیز دهید.



[1] اثر: مارتین گیبسون ترجمة: محسن تقوی


بیشترین کاری که می توان دربارة متن ضعیف انجام داد حذف و جرح فراز و نشیبهای ناهنجار و آشکار آن است، تا خواننده بتواند با کمترین تلاش آن را به آخر برساند. مناسبترین راه اصلاح هر مطلب زمخت، بازنویسی آن است. ولی فرصت محدود، اغلب مانع این کار می شود، در نتیجه ،فقط می توانید کاری کنید که مطلب برای خواننده قابل فهم باشد و بتواند تمام اجزای آن را به روشنی دریابد. کمتر مطلبی می توان یافت که خواننده از روی اشتیاق به مطالعة دوبارة آن بپردازد. متاسفانه، مطالعة دوباره اغلب به معنی سختی و ناهنجاری مطلب است. و به معنی ناخشنودی خوانندگان.

البته این تذکرات به این معنی نیست که ویراستاران آتی روزنامه ها، آینده ای کسالت بار و طاقت فرسا دارند. به عکس،بسیاری از افراد، از کار ویرایش حتی بر روی مطالبی که به رغم کمی فرصت احتیاج به بازنویسی دارند، لذت می برند. در این حرفه تقریباً همیشه فرصت خلاقیت و ابتکار فراهم است و جای چو ن و چرا نیست که میز خبر سلسله اعصاب مرکزی روزنامه است. در این جاست که کار گرد آوری و پالایش محصول و تصمیم گیری بر اساس اخبار و تحولات روز، انجام می شود. علاوه بر این، میز تحریریه کوتاهترین راه برای ترقی به رأس سلسله مراتب روزنامه است. حضور در رأس این هرم البته به تنهایی امتیازی به شمار نمی رود، اگر چه حقوق و مزایای آن حتماً بیشتر است. فقط روزنامه ها نیستند که به ویراستاری یا دبیر (Copy Edtior ) احتیاج دارند.

بیشتر نشریه های ادواری به ویراستاری نیازمندند، هر چند اغلب وظایفی اضافی و حتی عناوینی متفاوت به آنها می دهند. تقریباً همة مؤسسه های گوناگونی که به شکلهای مختلف مطالبی را برای توزیع عمومی آماده می کنند_ از جمله شبکه های  رادیو و تلویزیونی _ کارکنان رابرای انجام فعالیتی از سنخ ویرایش در اختیار می گیرند، فعالیتی که عبارت است از بررسی و حذف نواقص نوشته های دیگران، و تضمین درک آسان مطلب برای استفاده کننده (خواننده، شنونده، بیننده).

ویراستاران روزنامه، به این دلیل که حجم بسیار زیادی از مطالب را _ آن هم در شرایطی دشوارتر ـ ارائه می دهند، از ویراستاران دیگر متمایز هستند. ویراستاران خوب روزنامه، نخبگانی هستند که همه دربه در به دنبال آنها می گردند. سر دبیران همواره از نبود ویراستاران خوب و جایگزینهای مناسب، شکوه دارند. واقعیت ساده چنین است: ویراستاران خوب به سختی یافت می شود.

انتقال به دوران ویرایش الکترونیکی (ویرایش به کمک دستگاههای پردازش کامپیوتری). درمقاله با دوران ویرایش با قلم و کاغذ، بار سنگین تر و حتی مسؤولیت بیشتری را به دوش ویراستاران گذاشته است. از این رو، احتمالاً در آینده با کمبود ویراستاران خوب مواجه خواهیم شد. علت چیست؟ سه علت را می توان بر شمرد:

       1. بسیاری از ویراستاران بالقوه، خیلی زود به این باور می رسند که کار کردن در حاشیه چیزی جز تلفیقی از کسالت و فشار طاقت فرسا نیست. و هر آن ممکن است به کاری دیگر گمارده شوند؛

      2. بسیاری دیگر که ساعتهای بی شماری برای رادیو و تلویزیون کار می کنند؛ مهارتها ی زبانی لازم را برای این حرفه ندارند؛

      3. ناشران بر این باورند که ملاحظات مالی آنان را از سرمایه گذاری لازم بر روی میز تحریریه (برای حفظ جذابیتهای آن ) باز می دارد.

در آمد ویراستاران فقط اندکی بیشتر از درآمد گزارشگران است. ولی تفاوت آنقدر نیست که برای آن سرودست بشکنند. تألیف انگیز است. روزنامه ها جملگی از گشاده دستی نسبت به ویراستاران دریغ می ورزند.

پس این همه ویراستار از کجا می آیند؟... ویراستاران جدید اکثراً فارغ التحصیل مدارس روزنامه نگاری اند ومعمولاً تجربة یک سال گزارشگری در حین تحصیل را کسب کرده اند. آرتور لاور (Arthur Laro ) سردبیر سابق روزنامه هوستون پست (Houston Post )، دستور العمل زیر را، البته با انعطاف کافی، به کار می بست: قبل از شروع به کار ویرایش در پشت میز خبر، شخص باید پنج سال گزارشگری کند. مقبولیت این خط مشی روشن است_ قبل از جرح و تعدیل مطالب دیگران_ افراد باید خود نویسندة ورزیده ای باشند. به علاوه، رفت و آمد و تماسهای اجتناب ناپذیر که لازمه فعالیت گزارشگری است، خود باعث آشنایی و تسلط فرد به روش حل مشکلاتی است که روزنامه همواره درگیرآنها است، مسائلی نظیر دعاوی له یا علیه روزنامه.

متأسفانه تعداد کم ویراستاران ورزیده، مانع پافشاری سردبیران براین خط مشی است. آنها هر نیرویی را که در دسترس قرار گیرد، و گاه فارغ التحصیلان همین امروز دانشکده ها را به این کار می گمارند. اگر چه جادادن یک تازه کار در صف ویراستاران غیر منصفانه است، ولی سرانجام تعدادی از عهدة کار بر می آیند. این عده معمولاً کسانی هستند که هنگام گذراندن واحد های ویرایش در دانشکده از خود مایه گذاشته و احتمالاً در روزنامة دانشکده کار کرده اند. روزنامه های دانشگاهی، به ویژه اگر گردانندگان با سابقة آنها ویا استادان راهنما فرصت کافی برای راهنمایی داشته باشند، عرصه های همواری برای پیشرفت به سوی هدف هستند.

تحقیقهای نه چندان فراوانی درباره ویژگیها و مشخصات ویراستاران صورت پذیرفته است. هنگام ملاحظة این بررسیها، بلافاصله با فهرستی از ویژ گیهایی روبه رو می شویم که برپایة حدس و گمان والبته مشاهدات از نزدیک، استوارند. تلاش برای عمومیت بخشیدن به ویژگیهای ویراستاران می تواند خطر آفرین باشد، چرا که بدون تردید ویراستاران هریک شخصیتی منحصربه فرد و مستقل دارند. با این حال، اجازه دهید خصایص و شرایط تلخ و شیرینی را که لازمة کار در پشت میزهای تحریریه است، برشمریم:

آشنایی دیرینه و روزافزون با نوشتار:

فردی که با خواندن و نوشتن انس نداشته باشد، خیلی زود کار ویراستاری را خسته کننده و طاقت فرسا خواهد یافت. البته ویراستار مجبور نیست به فرهنگ اصطلاحات زبان شناسی مسلط باشد، ولی قطعاً باید بتواند نارسایی ها و غلطهای هر نوشته را با نیم نگاه تشخیص دهد و آنها را اصلاح کند.

 

 اعتماد به نفس سرشار:

ویراستاران باید برا این باور باشند که اصلاحی که انجام می دهند ، متن را بهبود می بخشد. شما باید در تصحیح مطلب بد، لحظه ای درنگ نکیند، گرچه آن را شخصیتی معروف ویا مثلاً داماد ناشر روزنامه تان نوشته باشد. ویراستاری که از ترس اشتباه احتمالی، از اصلاح مطالب گریزان باشد، همیشه چون پرکاه در دریای تردید و ابهام شناور خواهد بود.

  بلوغ فکری:

 این بلوغ فکری برای آنکه اعتماد به نفس سرشار، به خود خواهی عنان گسیخته تبدیل نگردد، لازم می آید. در غیراین صورت، غرور و تکبّرسبب می شود که ویراستار تصور کند که فقط به یک سیاق ـ آن هم سبک و سیاق خود وی ـ می توان مطلب خوب نوشت. بلوغ فکری باعث می شود که ویراستار نه از سرهوس، بلکه فقط برای بهبود مطلب دست به حک و اصلاح بزند. ویراستاری که مطلب خوب را درهم می ریزد. وقت گرانبهایی را تلف می کند که می توان صرف اصلاح مطلب بد شود.

 وسواس منطقی:

 پذیرش سهل انگارانة مطالب گزارشگران، مسلماً هیچ کمکی به رشد گزارشگر نخواهد کرد. ویراستاران ناگزیر باید شکاک باشند ـ و شک خود را آگاهانه ابراز کنند. ویراستاران باید بدون آنکه به توهّم دچار آیند، با درنظر داشتن نکته های آن سوی پرده، پشت میز قرار گیرند. به ویژه در یک نشریة روزانه زمینه و امکان زیادی برای اخطا و اشتباه و جود دارد: صدها و هزاران خبر، کلمه، آمار، ارقام، واژه، نقل قول، تاریخ و... ویراستاران به ناچار باید هر عنصر را به عنوان منشاء احتمالی یک غلط یا اشتباه از نظر بگذرانند.

ذهن بدگمان:

 بدون یک ذهن بدگمان نیز می توان کارها را به پیش برد، ولی دراین صورت باید بتوان از هرگونه غفلت در حین کار پرهیز کرد. اگر ازعبارت یا تیتری بتوان دو مفهوم متفاوت برداشت کرد، به یقین مفهوم «بودار » غلبه خواهد کرد. به تیتر واقعی زیر که از آرشیو استخراج شده، نگاه کنید: «سیستم فاضلاب افتتاح شد، ذخیره های شما پذیرفته می شود». این تیتر احتمالاً در نهایت حسن نیت نوشته شده، اما هفته تلخی را برای ویراستار روزنامه به دنبال داشته است.

 وسعت دانش و کثرت مقوله های مورد علاقه:

میز خبر می تواند پایگاه نهایی بسیاری از گزارشها باشد. چه بسا یک ویراستار در اولین ساعت کار روزانه، گزارشهای مختلفی را در عرصه های مختلف دریافت کند: مطالبی پیرامون یک جنایت، یک بحران نفتی و یک لایحة مسکن. در بهترین حالت، وی اطلاعات معینی را دربارة هرکدام از سه موضوع دارد. مثلاً می داند که به این گونه جنایتها کجا رسیدگی می شود، املای رایج نام شخصیتهای خارجی در روزنامه ها چیست و سوابق مسأله مسکن چگونه است. به یقین ویراستاری که همه چیز را بداند وجود ندارد. اما ویراستاران ورزیده همواره اطلاعات مهم رادر جایی ذخیره می کنند و پیوسته در جستجوی اطلاعات بیشتری هستند. ویراستاران باید هم بدانند و هم درک کنند، باید هم آگاه باشند وهم فراگیرند. به عنوان مثال، دانستن این موضوع که دو کشور مفروض در چه سالی و درچه پایتختی قرار داد صلح را امضا کرده اند، یک روی سکه است، وتلاش برای درک علل تیرگی روابط کنونی آنها، روی دیگر آن.

 تسلط بر اعصاب:

 بعضی ها زیر فشار عامل زمان، بهترین کیفیت کاری خود را ارائه می دهند و بعضی دیگر به عکس، در حضور این فشار از کار کردن عاجز می شوند. گروه اخیر باید از میز خبر دروی گزینند. هر چند بیشتر ساعات کار با سرعتی ملایم طی می شود اما معمولاً مطالب در آخرین دقایق تنظیم می شوند (می توان مراکز کاری دیگر را درروزنامه انتخاب کرد که فشار عامل زمان در آنجا کمتر است).

 قناعت روحی:

 اگر تشویق و قدردانی برایتان مهم است. میز تحریریه جای مناسبی نیست. برای نوشته های «جان دار » شما کسی هورا نمی کشد. غریبه ها به هنگام معارفه به یاد نخواهد آورد که در کجا چه تیتری را از شما خوانده اند. البته هرازگاهی وشاید هم به طور مرتب، به خاطر تیتر ها و مقدمه هایتان را از شما قدر دانی می شود اما این قدر شناسی یا از طرف سردبیر صورت می گیرد و یا به طور غیر مستقیم از طرف دیگر ویراستاران، مگر آنکه ضوابط باز نشستگی به شما اجازه دهد که در هشتاد سالگی هم به کار ادامه دهید، و مورد احترام و سپاس گزارشگران قرار گیرید، و گرنه احتمالاً دفعات تشکر گزارشگران از زحمتی که روی مطلب به شتاب تحریر شده شان کشیده اید، از تعداد انگشتان دست تجاوز نخواهد کرد (البته نباید زیاد بد گمان بود.شک نیست که گزارشگران ارزش کار ویراستاران را می دانند. ولی اغلب راه ابراز تشکر آن را بلد نیستند). بسیاری از روزنامه ها در جلسه ها و یا اعلانهای داخلی خود، به نوعی از گزارشگران و ویراستاران یاد می کنند. بعضی دیگر با پاداشهای نقدی قدر دانی می کنند. با این همه، به ندرت پیش می آید که در پایان کار روزانه آماج جمله های ستایش آمیز دیگران قرار گیرید.

به هر حال، ویراستار صد البته ایفا گر نقش کلیدی در تولید روزنامه است. حک و اصلاح نهایی مطلب به اقتضای ذوق و علاقة خواننده و جمع بندی آن با یک تیتر کوتاه و رسا _که اگر بخت یاری کند. خواننده را نه فقط مطلع ،بلکه خشنود نیز می کند_ در حیطة کار ویراستار است.