منشا و رشد حکومت:
کشف منشا تاسیسات اجتماعی و به خصوص حکومت کار دشواری بوده. با خود این بشر دست یافتن به منع و منشاء آن تلاش های زیاد نموده و نظریات مختلفی را در باره ایراد نمودند که قرار ذیل است:
1 – برخی از جامعه شناسان اولیه تایید میکنند حکومت نیز مانند کلیه تاسیسات دیگر از سازمان کوچک و بسیار ساده ای آغاز گردیده است و سپس از چند مرحله گذشته تا به حد املای پرورش کنونی رسیده است که یکی از جامعه شناسان معروف انگلیسی « والترباگهوت» در کتاب خود به نام " طبیعت و سیاست" تایید می کند که دولت از سه مرحله مشخص که مطابق با سه مرحله از تحول اجتماعی گذشته است:
الف: عصر تثبیت آداب رسوم که حکومت در حقیقت وجود خارجی نداشت.
ب: عصر کشمکش بین گروه های مختلف با سنن و رسوم متفاوت که منتهی به تسلط برخی از دسته های دیگر و آغاز تشکیل حکومت گردید.
ج: عصر مباحثه که حکومت بر اثر مباحثه و سازش و جود خارجی یافت و این علیترین شکل رشد سیاسی بشمار میرود.
2 - « اسپنسر» در کتاب خود به نام « اصول جامعه شناسی» نظریات خود را در باره تحول اجتماعی نسبت به دولت چنین خاطر نشان میکند:
الف: مرحله طایفه ای یعنی دوران که دسته های جامعه به صورت افراد نا منظم بسر میبرند و حکومتی وجود ندارد.
ب: مرحله نظامی که طی لشکر کشی ها موجب پیدایش دولت های در پیرامون رهبران پر قدرت نظامی و احیاناً سلاطین مواوشی میگردد.
ج: مرحله صنعتی هنگامی که فعالیت نظامی جای خود را به نفوذ اجتماعی می پردازد.
بنابر عقیده هر دو دانشمند که فوقاً تذکر دادیم: دولت مانند خود جامعه یک دوران تحول را سیر میکند و آغاز ساده را دارد و به تدریج رو به کمال می نهد و اینک با آنکه به عالیترین درجه رشد خود رسیده با این همه کامل نیست و روزی کمال حقیقی خواهد یافت که صلح و آرامش در حکمفرما باشد. البته دموکراسی سالم تنها در جامعه ای پرورش خواهد یافت که صنایع به تدریج جانشین نظام گردد. بدون آنکه جنگ بر آن لطمه وارد نکند. در آن صورت در یک جامعه نظامی دولت پیش از جنبه دکتاتوری را نخواهد در ...............................
3 – گیدینگر مراحل تکامل دولت را چنین طبقه بندی مینماید: مرحله تکامل« نظامی و مذهبی» مرحله « آزادی خواهی و قانونی » و مرحله « اقتصادی و اخلاقی» قایل گردیده است.
4 – کامنوس جامعه شناس امریکایی عقیده دارد که دولت از مبارزه بین طبقات مختلف به منظور باز رسی مالکیت خصوصی ریشه میگیرد و میگوید خانواده که در آن زن و فرزند به منزله مال خصوصی تلقی میگردند منطقه اصلی حکومت را تشکیل میدهند. و به عقیده او حکومت زائیده سنت و آداب اجتماعی است که بر اثر عقاید عمومی تقویت شده و حتی در بدوی ترین اجتماعات نیز وجود دارد.
5 – ابن خلدون مقررخ دانشمند بزرگ عرب در اواخر قرون وسطی این فکر را بیشتر پرورش داد. وی پس از مطالعه دقیق جهان اسلام نظریه ای صریح تر و استوار تری را اظهار داشت مبنی بر این که منشاء دولت ها حمله دسته ای که معمولاً چادر نشین بوده و به دسته ای دیگر که معمولاً خانه نشین بوده است میباشد.
6 - « لودویگ گمپلوویچ» که بر اثر خدمات گران بهایش به جامعه شناسی نامش در ردیف بزرگترین جامعه شناسان جهان ثبت شده است در باره منبع و پیشرفت دولت نظریات بسیار جالب دارد. وی نظریات خود را در کتاب های مانند: « مبارزه بین نژاد ها»، « نژاد و دولت» ، « مفهوم اجتماعی دولت» و « اصو ل جامعه شناسی» که افکار خویش را در باره منشاء حکومت چنین ابراز مینماید: " همه فرهنگ ها محصول کشمکش و اختلافات دسته ای است. که در آغاز تشکیل جوامع انسانی دسته ها به وسیله خویشاوندی به هم پیوسته و تا اندازه ای در صلح و آرامش به سر میبردند. اما به مرور زمان اصطحکاک بین منافع دسته های مختلف فتهی به زد و خورد و کشمکش گردیده و دسته های افراد بشر به جان هم افتادند، تا این که دسته های نیرومند تر دسته های ضعیفتر را تحت تسلط در آورند. د ر آغاز هدف پیروز مندان آن بود که دسته های مضلومان را بکلی نابود کنند. لیکن به مرور زمان این هدف تغییر کرد و فاتحیان به اسارت مضلومان قناعت ورزیدند و به این طریق یک دسته حاکم و یک دسته استثمارشده ظهور نمود که پیروز مندان برای ادامه بر ثری خود شان ناگزیر به وضع مقرراتی و اتخاز تدابیری گردیدند و دسته کوچکی از افراد خودشان را زمام دار دولت اعلام داشتند و مبادرت به کشور گشایی جدید کردند. طبقه حاکم با اعطای امتیازاتی به توده های مردم که به تدریج تبدیل به حقوق گردید پشتیبانی مردم را به دست آورده خود را به حملات جدید و کشور گشایی تازه آماده کرد و دولت ها سپس کلیه دسته های را که از لحاظ نژادی همجنس بوده در بر گرفته و این دسته ها بعداً با هم متحد شدند. بنابر عقیده گمپلوویچ هیچ دولتی بدون همجنسی نژادی در ابتداء به وجود نیامده است. که وحدت هر دولتی نتیجه تکامل اجتماعی است اما وحدت یک مستلزم وجود سازش کامل بین افراد آن ملت نبوده، زیرا در داخل ملت مبارزه بین دسته ها و طبقات مختلف در شما ادامه دارد و این کشمکش و اختلافات بین دسته ها جای خود را به مبارزه ورقابت میدهد که بیشتر جنبه اقتصادی دارد. و همچنان عوامل دیگر نیز مانند: قدرت طلبی و تلاش در باره بدست آوردن نفوز نیز نقش مهمی را بازی میکند. آنگاه بین دسته های که منافع مختلف دارند، مبارزات ادامه میابد که از داخل ملت تجاوز نمیکند که همین مبارزه است که با عث تحول و پیشرفت میشود.
7 – گوستاولانزنهوفر یک جامعه شناس اتریشی بر آنست : دولت از مبارزه بوجود میاید. لیکن مراد او از مبارزه بین افراد بوده و نه دسته های مختلف زیرا وی مفید دارد که منافع بین افراد و همواره و در حال اصطحکاک میباشد. اما افراد نیز منافع خود شان را بعضاً با منافع دسته یکسان میدانند. و در نتیجه در منافع مشترک نیز شرکت میجویند. و در موقع لازم ازین منافع در مقابل تجاوز بیگانگان دفاع مینمایند. و گذشته از این دسته های مذکور نه تنها در صدد تأمین منافع خودشان میباشد. بلکه پیوسته به فکر تسلط بر همسایه گان خویش نیز هستند. تا بر میزان ثروت و رفاهیت خود شان بیافزایند و در نتیجه کشمکش ها و نزاع دسته ای روی میدهد که همین کشمکش ها است که موجب پیدایش دولت و کشور میگردد. و در داخل همین کشور نیز دستهای مختلف برای بدست آوردن استیازات نسبت به یکدیگر با هم به رقابت میپردازند و یا بر اثر سازش مخالفت شان بکلی رفع گردیده و در نتیجه یک جامعه آرام یعنی یک دولت بهتر بوجود میاید.
8 – « اوین هایمر» جامعه شناس آلمانی در باره منبع و منشاء دولت نظریات خود را چنین ابراز میدارد: کشمکش و اختلاف منبع دولت است. لیکن بیشتر اختلافات اقتصادی است که در پیدایش دولت ها اثر فراوان دارد. اما اختلافات نژادی در درجه دوم حایز اهمیت است. به نظر وی مهارت و استادی فاتح در استثمار مغلوب از لحاظ اقتصادی مقدمه ایجاد دولت است و سازمانی که برای تنظیم و تأمین این استثمار بوجود میاید موجب رشد و پرورش دولت میگردد. وی در کتاب به نام « دولت» چنین خاطر نشان میکند:
هر دولتی در تاریخ یک دولت طبقاتی بوده و یا است و یا عبارت از حکومت طبقات بالاتر بر طبقات پایین تر که چه از لحاظ درجه باشد و یا چه از حیث مال – این کیفیت را میتوان « دولت» نامید. دولت در آغاز پیدایش اصولاً و کاملاً در نخستین مراحل وجودش عبارت از یک موسسه اجتماعی که از طرف یک دسته افراد پیروز بر دسته مغلوب تحمیل شده است و یگانه هدف آن نیز تنظیم و تسلط دسته فاتح بر دسته مغلوب و تأمین خود در مقابل شورش در داخل و حمله از خارج است.
9 – همانظوری که متذکر شدیم که منبع و منشاء و چگونگی حکومت روشن نیست که برخی از جامعه شناسان در باره آن چنین ابرا ز نظر مینمایند: « یثرگروپوتکین» در کتاب خود به نام « کمک مشترک» مینویسد: دربسیار از موارد عوامل صلح جویانه نیز مانند محبت کمک مشترک متقابل نیاز به همکاری و رهبری و تجارت نیز در کنار مبارزه و نزاع نقش موثری در پیدایش دولت ها بازی کرده اند. که «کنت» نیز نظریه را تایید کرده و عقیده دارد که : میل طبیعی افراد به اجتماع و سایر عوامل صلح جویانه دیگر در پیدایش دولت مؤثر است. و بر آنست حتی در میان ملل اولیه روستایی تنظیم مسایل اقتصادی و خانواده گی و سایر مسایل اجتماعی در تحول دولت کمتر از جنگ و برده گی موثر نبوده است.
و « آشلی مونتاگو» مردم شناس آمریکایی در کتاب خود بنام « وجودانسانی » خاطر نشان میکند تاریخ بشر گوره بر آنست که بین اعضای جوامع همکاری به مراتب بیشتر از رقابت و کشمکش وجود داشته است و در حقیقت همکاری پایه پیشرفت و رشد بشر را تشکیل میدهد.