علوم اقتصادی را میتوان به دو قسمت اثباتی و دستوری تقسیم نمود:
اقتصاد اثباتی، اقتصادی است که درآن نظریه اقتصادی بصورت که وجود دارد مورد بحث قرار میگیرد و به هیچ وجه وارد این بحث ارزشی که آیا یک عمل اقتصادی خوب است یا بد نمیشود. در حالیکه در اقتصاد دستوری از خوب یا بد بودن ، و اینکه چه باید کرد و چه نباید کرد صحبت میشود و بنابرین دارای ابعاد اخلاقی و ارزشی میباشد.
برای مثال: هنگامیکه ما در مورد قانون عرضه و تقاضا صحبت میکنیم و میگوییم که مقدار تقاضا با قیمت رابطه معکوس و مقدار عرضه با قیمت رابطه مسقیم دارد، این قوانین در حوزه اقتصاد اثباتی قرار میگیرد. اما هنگامیکه میگوییم که مثلاً برای کاهش قیمت کالائی معیین دولت باید دخالت کند و با روش های ممکن قیمت را تعدیل کند، از آنجا که موضوع جنبه ارزشی پیدا کرده در قلمرو اقتصاد دستوری مطالعه میگردد.
استعداد فردی و غرائز طبیعی و قوۀ تخیل افراد، باعث براوز عواملی گردیده اند که اصطلاحاً (هنر) نامیده می شوند. البته باید دانست که شرایط اقلیمی و طبیعی و عامل توارث، از جمله عواملی هستند که در زمانها و مکانهای مختلف ، هنر از آنها متاثر گردیده است. بنابراین باید گفت که پیدایش هنر در دورانها و جوامع مختلف با هم متفاوت بوده و هست.
آثار هنری معمولاً به وسیلۀ دو حس بینائی و شنوائی درک می شود و در یک تقسیم بندی کلی، هنر را به انواع ذیل تقسیم کرده اند:
1- معماری (آرشیتکت)
2- مجسمه سازی (اعم از حجاری، سفالگری، شیشه گری و پلاستیک)
3- هنر های ترسیمی مانند (نقاشی، خطاطی)
4- ادبیات (شعر و نثر)
5- موسیقی (صدا، آهنگ،نغمه)
6- رقص
7- سینما
جوانی می گذرد؛ اگر در راه سفاهت و خوش گذرانی بگذرد، هزاران درد و بلا در دنیا و آخرت بر جای خواهد گذاشت . اگر می خواهید بدانید که اکثریت این جوانان در نتیجه سوء استفاده ها و زیاده روی هایشان به امراض روانی مبتلا گردیده و در بیمارستان ها بستری شده اند و یا به اثر پیروی از احساسات و غرور هوس های جوانی در زندان ها و یا در بیمارستان ها گرفتار هستند و شاید هم بر اثر فشار های روحی و روانی و پریشانی های معنوی در میخانه ها سر گردان اند، بروید از بیمارستان ها، زندانها و قبرستان ها سوال کنید. بدون شک از زبان حال اکثر بستری شد گان در بیمارستان ها آه و فریاد و واویلای برخاسته از امراض ناشی از سو استفاده از جوانی را می شنوید و از زندان ها نیز ناله های تاسف ، حسرت و پیشیمانی جوانان بدبختی به گوش تان خواهد رسید که با پیروی از احساسات و غرور جوانی و سرپیچی از اوامر شریعت ، سیلی تادیب خورده اند؛ و همچنین خواهید دانست که علت عمدۀ گرفتار شدن انسان در عذاب قبر همان عالم برزخی که بخاطر کثرت مراجعین همواره درش باز و بسته می شود سو استفاده از خواهش های جوانی است. مشاهدات اهل کشف و تایید و گواهی اهل حقیقت ، دلیل این مدعا است.
هر گاه از سالخوردگان و بیماران ، که بخش اعظم جامعه را تشکیل می دهند نیز بپرسید ، حتما اکثریت مطلق با تاسف و حسرت خواهند گفت (ای وای! جوانی خود را به باد هوا و در کار های مضر و بیهوده گذراندیم ؛ مواظب باشید اشتباه ما را مرتکب نشوید!)
پس انسانی که به خاطر پنج الی ده سال لذات غیر مشروع جوانی، سالیان سال را در دنیا با غم و اندوه سپری می کند و در برزخ عذاب می بیند و در آخرت با بلای جهنم و سقر مواجه می شود، در عین نیاز شدید به شفقت و دلسوزی ، مستحق ترحم نیست؛ زیرا به اساس قانون ( الراضی بالضرر لا ینظر له) کسی که به زیان و ضررش راضی باشد و با میل خود به طرف آن برود ، نه مستحق شفقت و دلسوزی است و نه با نگاه رحمت به وی نگریسته خواهد شد!
خداوند ما و شما را از فتنه های جذاب دل انگیز و فریبنده عصر نجات دهد و محافظت کند! آمین!
واژۀ تبلیغات سیاسی Propaganda از ریشۀ لاتینی Propagaree به معنای نشا کردن، منتشر ساختن، برانگیختن یا به حرکت واداشتن اندیشه های ویژه است. امروزه تبلیغات ، جزیی از ارتباطات عمومی محسوب می شود و هدف آن ، دستیابی به مقاصد از پیش تعیین شده است. برنیز می گوید: (تبلیغات بویژه تبلیغات نوین ، تلاشی است پیگیر برای ایجاد یا شکل دادن رخداد ها به منظور تحت تاثیر قرار دادن روابط عامۀ مردم با کاری، فکری یا گروهی)
آمار گیران اثبات کرده اند که جنون به طور کلی در جوامع صنعتی بیشتر از جوامع کشاورزی یعنی این که در شهر ها بیشتر از ده هات میباشد زیرا ...
در کشور های صنعتی بنابر رشد سریع اقتصاد تأسیسات گوناگون که در زنده گی انسان فوق العاده دخیل میباشد و هم به روان انسان ها تأثیر به سزای دارد که بعضی از افراد بشر نمیتوانند تمایلات خود را ارضاء نمایند و این نا رضایتی ها با عث میشود که خلاف مقررات و رسو م اجتماعی قرار گیرند. بعضاءً این افراد شامل باند
تحقیقات به ما نشان می دهد که فقط %3 از مردم برای خود هدف تعیین می کنند و این افراد هم معمولاً جزء ثروتمندترین افراد هستند. اما چرا باید این آمار اینقدر پایین باشد؟ دلایل مختلفی برای آن وجود دارد اما دلیل که ما می خواهیم به آن بپردازیم، این است که مردم معمولاً نمی دانند که چطور باید اینکار را انجام دهند یعنی نمی دانند چطور باید برای خود هدف تعیین کنند. جالب توجه نیست؟ ما 12سال بچه ها را به مدرسه می فرستیم که دیپلم بگیرند. خیلی از آنها بعد از گرفتن دیپلم به دانشگاه راه پیدا می کنند. ما خیلی از اصول مهم مثل تاریخ، اقتصاد، ادبیات، علوم، و از این قبیل را به آنها آموزش می دهیم، اما از یک مهارت بسیار مهم غافل می شویم: تعیین هدف. ما به خاطر کسب نمره بالا به آنها جایزه می دهیم و تشویقشان می کنیم که وارد دنیای مملو از علم و دانش شوند، اما آمادگی لازم برای رسیدن به آن زندگی که می خواهند را به آنها نمی دهیم. و برای برطرف کردن این نیاز، گذراندن یک ترم دانشگاهی یا حتی یک نصفه ترم کافی است تا به آموزش این مسئله اختصاص داده شود. به نظر نمی رسد که بتوانیم سیستم آموزشی را به همین راحتی تغییر دهیم، اما این دلیل نمی شود که دست از آموزش شما هم برداریم. من مطمئنم که هدف یابی به شما کمک می کند راحت تر به نتیجه دلخواهتان برسید و آنچه که از زندگی می خواهید را به دست آورید. چه عادت به تعیین هدف داشته باشید، چه قبلاً اینکار را انجام می داده اید و الان دیگر حوصله آن را ندارید و چه تابه حال برای خود هدف تعیین نکرده باشید، آموزش هایی که به شما ارائه می کنیم کمک می کند تا زندگی بهتری برای خود بسازید. |
در مقابل همه چیز می توان مقاومت کرد جز نیکی و خوبی .
روسو
با فقیرترین افراد چنان با احترام روبرو شو که گویی ، در مقابل سلطان هستی .
کنفسیوس
ادب یا محبت خرجی ندارد ولی همه چیز را خریداری می کند .
متناجیو
توقع احترام از هیچکس نداشته باش تا احترامی که به تو می گذارند شیرین تر جلوه کند .
جواهر لعل نهرو
زبان را با موافقت عقل بکار اندازید و ر حد و اجازه عقل سخن بگوئید.
حضرت محمد (ص)
همه چیز چون بسیار شود خوار و ارزان گردد مگر علم و دانش که هر چه بیشتر شو عزیزتر باشد .
مثل چینی
اخلاق می تواند جانشین علم و مال و مقام و زیبایی و سایر مزایا باشد . اما هیچ نعمتی جای آنرا نمی گیرد .
محمد حجازی
شر با شر خاموش نمی شود چنانچه آتش با آتش . بلکه شر با خیر فرونشاند و آتش را آب .
لقمان حکیم
هر قدر به دیگران احترام بگذاری برای خودت احترام خریده ای .
آدم اسمیت
ادب چیزی غیر از گفتار و رفتار توام با مهربانی نیست .
ولتر
مطالبی را که در این ویبلاک میخوانید عبارت اند از
برای دریافت مطلب روی آن کلیک نمایید
الف: مطالب مربوط به ادبیات و ژورنالیزم (خبرنگاری)
3- چرا ویرایش کتاب و آثار لازم است؟
4- تلویزیون های افغانستان و سریال ها
6- کمپیوتر و راه های جدید برای آموزش
7- مطبوعات افغانستان در ایام پادشاهی امان الله خان
۱۴- استاندرد های حرفوی در ژورنالیسم
۱۶- تاریخچه ترجمه در افغانستان
ب: مطالب مربوط به روانشناسی
3- ضمیر ناخود آگاه و خودآگاه انسان
5- راه های روانشناسی برای میلیونر شدن
۶- روانشناسی بر اساس گروه خونی
ج: مطالب مربوط به جامعه شناسی
د: مطالب مربوط به اقتصاد
5- رابطه بین جامعه شناسی و اقتصاد
هـ: مطالب مربوط به حقوق
و: گفته های بزرگان
2- چند شعر از مولانای بزرگ بلخ
3- انسان دارای دو وجه است(استاد بدیع الزمان سعید نورسی)
ز: موضوعات جالب
۷- ۶۰ ضرب المثل در رابطه به ازدواج
خانواده (Family) نخستین نهاد اجتماعی است. اکثر افراد در خانواده بدنیا میآیند و در خانواده نیز میمیرند. خانواده شالوده حیات اجتماعی محسوب گردیده و گذشته از وظیفه تکثیر نسل و کودک پروری برای بقای نوع بشر وظایف متعدد دیگری از قبیل تولید اقتصادی ، فرهنگ پذیر کردن افراد را نیز بر عهده دارد. بنابراین خانواده عامل واسطهای است که قبل از ارتباط مستقیم فرد با گروهها ، سازمانها و جامعه نقش مهمی در انتقال هنجارهای اجتماعی به وی ایفا مینماید. از سوی دیگر با توجه به اینکه خانواده با نظام پایگاهی جامعه در ارتباط است، موقعیت فرد نیز تا حدودی مبتنی بر موقعیت اجتماعی خانوادهاش خواهد بود..
خانواده یک واحد زیستی (بیولوژیکی) است که تشکیل آن مبتنی بر پیوند زناشویی است که براساس آن افراد دارای رابطه سببی یا نسبی بوده و با یکدیگر خویشاوند هستند.
ادامه مطلب ...
غذا خوردن دارای آدابی است؛ آدابی که در هیاهوی زندگی شهری و سرعت حرکت متروها آن را گم کردهایم. اغلب فراموش می کنیم که بخش مهمی از دوندگیهای ما در زندگی، برای به دست آوردن لقمه ای نان و چیدن سفرهای برای صرف غذاست. انگار وظیفه داریم فقط غذا را فراهم آوریم و بعد از آن، کار را تمام شده فرض کنیم و بدون مراعات هیچ گونه آدابی، به خوردن رو آوریم. در صورتی که غذا خوردن هم برای خودش آدابی دارد. آدابی که پیشینیان ما آن ها را رعایت می کردند. اما به مرور زمان در حال کنار گذاشتن آنها هستیم و زندگی شهری را بهانه این کار قرار دادهایم. اما اگر با خودمان رو راست باشیم، متوجه می شویم که در بسیاری مواقع، یا آداب صحیح غذا خوردن را نمی دانیم و یا در این کار تنبلی و بی سلیقگی می کنیم.
ادامه مطلب ...